Friday, September 24, 2004

آدمهای خوبو فقط می شه در موقعيتهای بد شناخت.

بابا عجب آدمهايی هستيد شما. آدم در حقش نامردمی شده بی رحمی شده ريده شده به زندگی شغليش. همه چيش رفته تو هوا. بعد شما رو می کنين می گين تقصير خودته؟ والله حق داريد و بنده واقعا شرمنده ام که گوش شما رو آزردم و بدبختی ام را با شما شريک شدم.

بابا عجب آدمهايی هستيد شما؟
اجازه بدهيد فقط ادعای دوستی را ديگه از اين وسط برداريم... همين فقط ديگه پيش من ادعا نکنيد خواهشا.
می فهمم حالا چرا پدره سر دخترشو می بره وقتی دختره بهش تجاوز شده و تازه می گه من دخترمو دوست داشتم. ريدم به اين دوست داشتنه! ريدم به همه دوست داشتناتون.

لااقل اجازه بفرماييد بنده به حال سگی خودم باشم و حداقل خويشتنداری کنيد برای دو لحظه و خفه شويد وقتی خواستيد دوباره بزنيد تو صورتم که تقصير خودمه!